موفقیت بعضی از کارآفرینان حوزه کسبوکار در رقابت با دیگر رقبا برای بعضیها تعجبآور است. به نظر شما این موضوع چه ارتباطی با عادتها، ارتباطات، شانس، اخلاق کاری یا هر نوع رفتار دیگری دارد؟ به نظر من ریشه موفقیت را باید در اراده پیدا کرد. به یک معنا اراده توانایی کنترل خود است. قدرتی که به شما امکان میدهد از پس انجام کارهای دشوار برآیید. این رفتاری است که قبل از اینکه یاد بگیرید با آن به دنیا آمدهاید. با همه اینها، اراده رفتاری است که نه فقط میتوان یادگرفت، بلکه میتوان با تمرین مداوم آن را تقویت کرد.
قدرت اراده درست مثل ماهیچه است. برای قوی نگهداشتن باید دائماً پرورشش دهید. افرادی که دارای اراده قدرتمندتری هستند، انگیزه و نظم بسیار زیادی برای ایجاد عادتهای مثبت و موفق دارند و بنابراین شانس بسیار بالاتری برای موفقیت شخصی یا حرفهای دارند. حتی با وجود مقدار فراوانی استعداد، بدون نظم و اراده در ایجاد عادتهای مثبت برای انجام وظایف، رسیدن به موفقیت دشوار است.
Table of Contents
هنر خودکنترلی
خودکنترلی یکی از هنرهایی است که بیشتر افراد موفق به آن مسلط هستند. خودکنترلی به شما کمک میکند از رفتارهایی که کمکی در موفقیت شما ندارند پرهیز کنید و همچینن رفتارهایی را که برای دستیابی به اهداف بلندمدت موثرند را افزایش دهید. همه ما خواستهها و هوسهایی داریم و با استرس و سایر عوامل بیرونی روزانه، به راحتی میتوان گاهی کنترل خود را از دست داد و تسلیم چیزی شد که برنامه شما را دنبال نمیکند. اما دانستن اینکه دقیقاً چه میخواهید، چه زمانی آن را میخواهید و به چه شکلی میخواهید، به شما کمک میکند در مسیر خود بمانید و از خودکنترلی مراقبت کنید تا به موفقیتهای بزرگی برسید.
از آنجایی که موفقیت و در نتیجه رضایت با خودکنترلی در بلندمدت به دست میآید، میتوان به راحتی از مسیر خارج شد. با این حال، اگر هر روز روی این عادتهای کوچک مثبت کار کنید، قوی خواهید شد و دستیابی به آن پاداش انتهایی که در نهایت به شما در تسلط بر هنر خودکنترلی کمک میکند، آسانتر میشود. هنگامی که پاداش اول به دست میآید، ادامهدادن به عادتهای خودساخته بسیار آسانتر از قبل است. اهداف روشنی را برنامهریزی کنید، عادتهای لازم برای دستیابی به آنها را گسترش دهید و خودکنترلی لازم برای پایبندی به این عادتها را بشناسید.
عادتها
اراده و عادت دست به دست هم میدهند و با یکدیگر همکارند. ایجاد عادتهای مثبت راهحل توسعه تجارت است. به عنوان مثال تمرکز مالک یک شرکت موفق، بر رهبری تیم فروش شرکت است. اولین موضوعی که او به تیم فروش خود آموزش میدهد این است که چگونه عادتهای بهتری برای تبدیلشدن به تولیدکنندگان برتر به دست آورند.
در اشخاصی که برنامه منظمی دارند و بدون کنترل بیرونی وظایف روزانهشان را انجام میدهند، این خطر وجود دارد که احساس میکنند زمان آزاد بیشتری دارند. احتمال اینکه این افراد زمان زیادی را صرف ناهار با دوستانشان کنند یا نوبت کاشت ناخن بگیرند، آن هم درست وسط روز، بسیار زیاد است. بنابراین، سوءمدیریت زمان آسانتر میشود و مطمئناً بهرهوری کاهش مییابد.
ایجاد عادات و انجام اقدامات لازم برای پایبندی به این عادتهای هر روزه برای تولید بیشتر و موفقیت در تجارت بسیار مهم است. تقریبا نیمی از فعالیتهای روزانه ما را بخشی از عاداتهای ما تشکیل میدهند و نه تصمیمات، بنابراین هنگامی که عادات صحیح در جای درست خود قرار گرفتند، به طور خودکار آن وظایف را به صورت روزانه انجام خواهیم داد.
هوسها عادتها را تحریک میکنند: زمانی که برای پایبندی به یک عادت پاداش دریافت میکنیم، شروع به هوسکردن آن پاداش میکنیم. چه این پاداش پول زیادی باشد، چه یک ظرف بزرگ بستنی. میتوانید خودتان را آموزش دهید و انتخاب کنید که پس از ایجاد یک عادت مثبت چه چیزی نوش جان کنید، خوب یا بد.
بهترین راه برای ایجاد و پایبندی به یک عادت، داشتن یک عامل انگیزشی قوی است. گاهی اوقات خود را مییابیم که به عادتهای کمفایدهمان برگشتهایم، اما یک جایزه ارزشمند یا دوستداشتنی که بعد از پیگیری یک عادت مثبت دریافت میکنید به شما کمک میکند برای همیشه به آن عادت پایبند باشید.
راهکارهایی برای تقویت قدرت اراده
چگونه میتوانید اراده خود را بهبود دهید تا بتوانید عادتهای مناسب ایجاد کنید و برای موفقیت بیشتر بر خودکنترلی مسلط شوید؟
- برای اتمام کارهایتان مهلت پایانی تعیین کنید؛ رعایت این ضربالاجلها به شما اعتماد به نفس و نظم میدهد تا از پس انجام پروژههای خود برآیید. سالم زندگی کنید. برای بهبود قوای ذهنی و اعتماد به نفس، باید احساس خوبی داشته باشید. تغذیه سالم و ورزش روزانه به شما کمک میکند تا انرژی بیشتری داشته باشید و توان انجام اهداف خود را داشته باشید.
- مراقب تصمیماتتان باشید؛ با زیادهروی در انجام امور، بیش از حد به خودتان فشار وارد نکنید. مهم این است که نه سختتر بلکه هوشمندانهتر کار کنیم، اگر با فشار بیهوده بر خودتان دچار خستگی مفرط شوید، زمان بسیار زیادی باید صرف کنید تا به حالت ایدهآل خود برگردید. بنابراین با دانستنمحدودیتهای فیزیکی و ذهنیتان و فضادادن به مراقبت از خود به حفظ ارادهتان در بالاترین حدممکن کمک کنید.
- اشتیاق؛ نسبت به کاری که انجام میدهید اشتیاق داشته باشید و از همه مهمتر، خودتان باشید. وقتی در مورد کاری که انجام میدهید مولف و تصمیم گیرنده باشید، خودانگیختگی بسیار آسانتر اتفاق میافتد.
- دوری از وسوسه با توجه به تاثیر منفیاش بر روی ذهن، مفید است. مثلا، اگر وسوسه ارسال پیامک برای شریک عاطفی سابقتان را دارید و احساس میکنید که اگر در خانه تنها بمانید ممکن است وسوسه بر شما غلبه کند و دست به این کار بزنید، بهتر است تلفنتان را کنار بگذارید و مثلاً بروید با دوستانتان بازی کنید. گاهی اوقات، چنین برنامههایی به شما کمک میکند وسوسه را از خودتان دور کنید. همینطور صحبتکردن با دوستی که شما را به خوبی درک میکند میتواند مفید باشد.
- هنگامی که چالش یا فرصتهای خاصی پیش میآید، برای رویکردتان به دقت برنامهریزی کنید. به این برنامهها «اگر-پس»، یا مقاصد اجرایی میگویند. به این ترتیب به راحتی و سرفرصت برای کاری که باید در زمان چالش یا فرصتهای اینچنینی انجام دهید تصمیم میگیرید.
- فرض کنید تصمیم گرفتهاید که در یک ماراتن شرکت کنید. شما تمرین کردهاید، اما مطمئن نیستید که آیا میتوانید به هدف خود برسید یا نه. شما تصور می کنید که ممکن است در نهایت دست از کار بکشید. بنابراین، برنامهریزی می کنید و قصد میکنید که اگر به نقطه ای رسیدید که احساس کردید دیگر توان ادامهدادن را ندارید، تا زمانی که بتوانید دوباره بدوید، به راهرفتن با گامهای کوتاه ادامه میدهید. زمانی که این ایده و برنامه را توی ذهن خودتان دارید فقط به دلیل احساس خستگی کل مسابقه را رها نمیکنید. در عوض، به راهتان ادامه میدهید. پیادهروی آرام به شما فرصت تجدید قوای جسمی و ذهنی میدهد و احتمال به پایان رساندن مسابقه افزایش مییابد.
- جملات تاکیدی مثبت ابزاری است که بسیاری از افراد برای رسیدن به هدف از آن استفاده میکنند. “من می توانم آن را انجام دهم“ مثال سادهای از تاکید مثبت است که میتوان برای رسیدن به اهداف ویژهای که دارید از آن استفاده کنید.
افزایش بهرهوری اراده
تکنیکهای مختلفی برای حفاظت از ذخایر اراده و تقویت ذهن شما وجود دارد تا بالاترین بهرهوری را از اراده خود ببرید.
جان تیرنی، یکی از نویسندگان وبسایت Willpower، به همراه روی اف. باومایستر، میگوید که اراده ماهیچهای است که با استفاده هرچه بیشتر تقویت میشود، اما با استفاده بیاندازه خسته میشود. اگر برای وادار کردن خودتان برای انجام کارهای ساده به نیروی اراده تکیه کنید، نیروی اضافه زیادی را باید خرج کنید. به گفته نویسندگان این حوزه، بهترین راه برای کاهش خستگی اراده تبدیل کارها به عادت یا یک روال ساده است که اراده بسیار کمتری میطلبد.
«ابتدا به خود بگویید که از خود چه انتظاری دارید. و سپس آنچه را که باید انجام دهید، انجام دهید.» اپیکتتوس (به یونانی: Επίκτητος، م۵۵-م۱۳۵) فیلسوف رواقی یونانی
گاهی منتظر میمانیم تا «حس انجام» کاری راپیدا کنیم. خب مشکل اینجاست که ممکن است هرگز علاقهای به انجام آن کار پیدا نکنیم. معمولاً بعد از شروع کار است که انگیزه انجام آن به وجود میآید. سختترین قسمت در مورد ورزشکردن مجبور کردن و رساندن خودتان به باشگاه است و سختترین قسمت نوشتن هم نشستن و شروع کردن است. اگر بتوانید موانع شروع کار را از بین ببرید، شانس موفقیت شما بسیار بیشتر است تا در انتظار معجزه بنشینید.
اپیکتتوس فیلسوف یونانی عامل مهمی را به ما یادآوری میکند:
« از آنچه در اختیار داریم بهترین استفاده را ببریم و بقیه را بهموقع بهدست آوریم».
گاهی اوقات، احساسات منفی را به کاری که باید انجام دهیم وصل میکنیم. این کار ممکن است طاقتفرسا یا خیلی ترسناک باشد. این اتفاق زمانی ممکن است رخ بدهد که بیش از حد بر روی نتیجه عمل خودمان متمرکز شویم و میترسیم که از پس انجام درست آن برنیاییم. با تمرکز بر چیزهایی که توان کنترلشان را داریم، میتوانیم زمان و انرژی خود را روی چیزهای تأثیرگذار صرف کنیم و وقت خود را برای مسائلی که خارج از کنترل ما هستند تلف نکنیم.
روزی مارکوس آئورلیوس از امپراتوران بزرگ روم که به خوبی معروف بود گفت:
«اگر از مسئلهای بیرونی ناراحت میشوید، دردتان ناشی از خود آن موضوع نیست، بلکه به دلیل برآورد اشتباه شماست. ولی شما این قدرت را دارید که هر لحظه این برآورد را لغو کنید.»
اگر موضوعی حواستان را پرت میکند که در کنترل شماست، بهطور حتم راههایی برای مراقبت از آن پیدا میکنید یا برایش برنامهریزی میکنید. اگر موضوع تحتکنترل شما نیست رهایش کنید.
مثلا استیون کینگ نویسنده، روزی 10 صفحه مینویسد. کیفیت این نوشتهها برایش مهم نیست. او پشت میز کوچکی در دفترش مینشیند، به آلبومی از متالیکا گوش میدهد و 10 صفحه مینویسد. همین! او منتظر فرود انگیزه و الهام نمیماند. درعوض تمام موضوعات حواسپرتکن را از بین میبرد و فقط وظیفهای را که برای خودش تعیینکرده انجام میدهد، او هروز همین کار را تکرار میکند.
برنامهریزی مخصوص خودتان را داشته باشید
چند سوال مهم که باید از خودتان بپرسید
(پیشنهاد میکنم پاسخهایتان را یادداشت کنید)
- موضوعات و مسائلی که تحتکنترل هستند؟
- مشکلاتی که باید از جلوی راهم بردارم؟
- برای رسیدن به این هدف به چه ابزارهایی نیاز دارم؟
- موانعی که بر سر راهم وجود دارد؟
- آیا موانع احتمالی دیگری وجود دارد که بتوانم پیشبینیشان کنم؟
- چه اقداماتی برای رفع این موانع انجام دهم؟
- چطور محیطی ایجادکنم که تمرکزم را افزایش دهد؟
بعد از جواب به این سؤالات، برنامه خودت را شروع کن. محیطی مساعد برای انجام کارهایتان انتخاب کنید. مورد بعدی این که: فقط شروع کنید. اغلب، سختترین قسمت همان شروع کار است. اگر منتظر «احساس» انگیزه در شما بیدار شود، احتمالاً هرگز این کار انجام نمیشود. فقط برای 3 دقیقه این کار را انجام دهید و اگر دوست داشتید ادامه ندهید. اگر تقریباً هر کاری را برای 3 دقیقه انجام دهید، بعد از شروع، حفظ و ادامه آن آسانتر است و معمولاً انگیزه بیشتری برای ادامهدادن به آن کار احساس میکنید.
به یاد داشته باش، که برنامه روزانهای که تنها به انگیزه و اراده متکی باشد شکست میخورد. این عادتها هستند که نجاتدهنده هدفهای ما هستند.