سرمایهگذاری، عبارت است از تخصیص پول یا سرمایه در یک شرکت یا پروژه برای کسب سود. اما قبل از شروع سرمایهگذاری، لازم است انواع سرمایهگذاریهای موجود را بشناسید و سپس آنها را با نیاز خود تنظیم کنید. آیا سود زیادی میخواهید؟ یا ریسک کمتر را ترجیح میدهید؟
دانستن زمان استفاده از سرمایهگذاریهای بلندمدت و کوتاهمدت، بخشی از رشد ثروت شماست و به شما کمک میکند به اهداف خود بهتر و راحتتر برسید. در این مقاله تلاش شده است تا شما نقاط قوت و ضعفی که هرکدام از سرمایهگذاریهای بلندمدت و کوتاهمدت ارائه میدهند را بیاموزید و اینکه کدام گزینه ممکن است برای آینده مالی شما مناسبتر باشد را تشخیص دهید.
Table of Contents
سرمایهگذاری کوتاهمدت چیست؟
سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، که به عنوان اوراق بهادار قابل فروش یا سرمایهگذاری موقت نیز شناخته میشوند، سرمایهگذاریهای مالی هستند که به راحتی میتوانند به پول نقد تبدیل شوند. معمولاً ظرف مدت یکسال. بسیاری از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت تنها پس از یک دوره 3-12 ماهه فروخته یا به پول نقد تبدیل میشوند. برخی از نمونههای رایج سرمایهگذاری کوتاهمدت شامل حسابهای بازار پول، حسابهای پسانداز با بازده بالا، اوراق قرضه دولتی و اسناد خزانهست. معمولاً این سرمایهگذاریها، داراییهایی باکیفیت و با نقدشوندگی بالا هستند.
سرمایهگذاریهای کوتاهمدت ممکن است به طور خاص به داراییهای مالی- از نوع مشابه، اما با چند الزام اضافی- اشاره داشته باشد که متعلق به یک شرکت است. سرمایهگذاریهای کوتاهمدت در این زمینه که در حساب جداگانهای ثبت میشوند و در قسمت داراییهای جاری ترازنامه شرکت درج میشوند، سرمایهگذاریهایی هستند که شرکت انجام داده است و انتظار میرود ظرف یک سال به وجه نقد تبدیل شود.
سرمایهگذاری کوتاهمدت همچنین میتواند به هلدینگهایی اشاره داشته باشد که یک شرکت در اختیار دارد اما قصد دارد ظرف یک سال آن را بفروشد.
مزایا و معایب سرمایهگذاری کوتاهمدت
سرمایهگذاری کوتاهمدت به سبد سرمایه گذاران کمک میکند. اگرچه آنها معمولاً در مقایسه با سرمایهگذاری در یک صندوق شاخص در طول زمان، نرخ بازدهی کمتری ارائه میدهند، برداشت کنند. اگرچه سرمایهگذاریهای کوتاهمدت معمولاً نرخ بازدهی پایینتری را ارائه میدهند، اما نقدشوندگی بالایی دارند و به سرمایهگذاران انعطافپذیری بیشتری میدهند تا در صورت نیاز، پول خود را به سرعت برداشت کنند.
برای یک کسب و کار، سرمایهگذاریهای بلندمدت تا زمانیکه فروخته نشوند به عنوان درآمد محسوب نمیشوند. این بدان معناست که شرکتهایی که تصمیم به سرمایهگذاری کوتاهمدت دارند یا در آن سرمایهگذاری کردهاند، هرگونه نوسان در قیمت را با نرخ بازار محاسبه میکنند. درواقع سرمایهگذاریهای کوتاهمدتی که ارزششان کاهش مییابد به عنوان زیان برای شرکت نشان داده میشوند.
سرمایهگذاری بلندمدت چیست؟
سرمایهگذاری بلندمدت، حسابی در دارایی ترازنامه شرکت است که نشاندهنده سرمایهگذاریهای نهایی شرکت از جمله سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات و وجه نقد است. سرمایهگذاریهای بلندمدت داراییهایی هستند که یک شرکت قصد دارد بیش از یک سال آنها را نگهداری کند.
شکل رایج سرمایهگذاری بلندمدت زمانی اتفاق میافتد که شرکت A تا حد زیادی در شرکت B سرمایهگذاری میکند و بدون داشتن اکثریت سهام دارای حق رای، نفوذ قابل توجهی بر شرکت B به دست میآورد. در این حالت، این نوع خرید سهام، به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت نشان داده میشود.
سرمایهگذار بلندمدت بودن به این معنیست که شما مایل به پذیرش مقدار مشخصی از ریسک برای دستیابی به پاداشهای بالقوه بالاتر هستید و میتوانید برای مدت طولانیتری صبور باشید. همچنین نشان میدهد که شما فعلا سرمایه مشخصی دردسترس دارید تا بتوانید مقداری از سرمایه خود را برای مدت طولانی ببندید و به آن کاری نداشته باشید.
حساب سرمایهگذاری بلندمدت تا حد زیادی با حساب سرمایهگذاری کوتاهمدت تفاوت دارد زیرا سرمایهگذاریهای کوتاهمدت به احتمال زیاد فروخته میشوند، درحالیکه سرمایهگذاریهای بلندمدت چندین سال فروخته نمیشوند و در برخی موارد حتی ممکن است هرگز فروخته نشوند.
هنگامی که یک شرکت هلدینگ، اوراق قرضه یا سهام عادی را به عنوان سرمایهگذاری خریداری میکند، تصمیم در مورد طبقهبندی آن به عنوان کوتاهمدت یا بلندمدت پیامدهای نسبتاً مهمی برای نحوه ارزشگذاری آن داراییها در ترازنامه دارد.
سرمایهگذاریهای کوتاهمدت در بازار روز مشخص میشود و هرگونه کاهش در ارزش آن، به عنوان زیان شناسایی میشود. با این حال، افزایش در این ارزش(سود) تا زمانیکه کالا فروخته نشود، شناسایی نمیشود. بنابراین، طبقهبندی ترازنامه سرمایهگذاری – خواه بلندمدت یا کوتاهمدت – تأثیر مستقیمی بر سود خالص گزارششده در صورت سود و زیان دارد.
سرمایهگذاری کوتاهمدت در مقابل سرمایهگذاری بلندمدت
برخلاف سرمایهگذاریهای بلندمدت که برای خرید و نگهداری حداقل یک ساله طراحی شدهاند، سرمایهگذاریهای کوتاهمدت با علم به فروش سریع آنها خریداری میشوند. معمولاً، سرمایهگذاران بلندمدت مایلند سطح بالاتری از نوسانات یا ریسک را بپذیرند، با این ایده که این “فراز و نشیبها” در نهایت در یک دوره طولانی برطرف میشوند- البته تا زمانیکه سرمایهگذاری در یک مسیر مثبت رشد کند. سرمایهگذاریهای بلندمدت توسط افرادی استفاده میشود که میتوانند پول خود را ذخیره کنند و نیاز فوری به آن ندارند (مانند خرید ماشین یا خانه).
سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و بلندمدت نقشهای متفاوتی در یک سبد دارند. چند تفاوت استراتژیک رایج میان این دو عبارتند از:
-
نوسان: سرمایهگذاریهای کوتاهمدت به سمت داراییهایی با نوسان بیشتر نسبت به موقعیتهای بلندمدت گرایش دارند. درحالیکه نوسانات زیاد، لزوماً برای سرمایهگذاریهایی که سالها طول میکشد منفعتی محسوب نمیشود، درنتیجه معاملهگران کوتاهمدت معمولاً برای کسب سود به آن تکیه میکنند.
-
جنبش کوچکتر: سرمایهگذاریهای کوتاهمدت به دنبال موقعیتهایی هستند که نسبت به سرمایهگذاری بلندمدت ارزش کمتری بهدست آورند یا از دست بدهند. یک معاملهگر زمان کمتری برای سرمایهگذاری کوتاهمدت دارد تا هر ارزشی را که از دست میدهد به دست آورد، بنابراین تمایل دارد به دنبال محصولات ایمنتر باشد که در آینده نزدیک سود به همراه خواهد داشت. معاملهگرانی که موقعیتهای کوتاهمدت دارند سعی میکنند با انجام معاملات مکرر، سودهای کم و محدود خود را جبران کنند.
-
تهاجم: سرمایهگذاریهای بلندمدت میتوانند موقعیت تهاجمیتری نسبت به سرمایهگذاریهای کوتاهمدت داشته باشند، زیرا بهتر میتوانند زیان را تحمل کنند. سرمایهگذاری که قصد دارد یک دارایی خاص را برای چندین سال نگه دارد، زمان دارد تا ارزش از دست رفته را بازیابی کند، که اغلب ممکن است با سرمایهگذاریهای تهاجمی یا پرخطر اتفاق بیفتد. سرمایهگذاریهای کوتاهمدت فضای کمتری برای این نوع خطا دارند.
اهداف فوری در مقابل افق طولانی
در نهایت، سرمایه گذاران تمایل دارند سرمایهگذاری را بر اساس اهداف خود انتخاب کنند. برای دانستن بیشتر در رابطه با انواع هدف و روشهای مختلف هدفگذاری، میتوانید مقاله هدف کوتاهمدت یا بلندمدت را در آلفاپلاس بخوانید.
سرمایهگذارانی که اهداف فوری دارند، عموماً سرمایهگذاریهای کوتاهمدت دارند. به عنوان مثال، معاملهگران حرفهای اغلب سرمایهگذاریهای کوتاهمدت را انجام میدهند، تا با سودی که تجارتشان ایجاد میکند زندگی کنند. در این صورت، اهداف سرمایهگذار کسب درآمد در هفته یا ماه آینده خواهد بود. سایر سرمایهگذاران ممکن است بخواهند کمی به یک صندوق پسانداز تعطیلات ارزش اضافه کنند یا برای یک ماشین زیباتر پسانداز کنند. همه این موقعیتها احتمالاً در سال آینده بسته میشوند و در نتیجه عموماً از سهامهای محدود و سایر موقعیتهای کوتاهمدت ساخته میشوند.
در مقابل، سرمایهگذارانی با اهداف “افق” هستند. اینها سرمایهگذارانی هستند که در حال پسانداز و معامله برای چیزی در آینده هستند. حسابهای بازنشستگی نمونهای متداول از اهداف افق هستند، زیرا بهطور فزایندهای، پساندازی برای پیشپرداخت خانه هستند. یک سرمایهگذار این موقعیت را در سال آینده نمیبندد. درعوض، آنها این سبد را برای سالهای آینده نگه خواهند داشت.