آیا تا به حال وظیفه تولید یا به روزرسانی استراتژی بازاریابی شرکت خود را برعهده داشتهاید؟ غرق شدن در اطلاعات و مشاوره آسان است – آیا باید بر روی گسترش ایده، صحبت با مخاطبین احتمالی در یک رویداد صنعتی یا توسعه یک استراتژی منحصرا دیجیتالی تمرکز کنید؟
خوشبختانه دو مفهوم در بازاریابی جهانی وجود دارد که میتواند به شما در محدود کردن دامنه خود کمک کند: بازاریابی درونگرا و برونگرا. اینها دو مورد از رایجترین استراتژیهای بازاریابی فراگیر هستند و هرکدام کاربردها، مزایا و چالشهای متمایزی دارند. در این مقاله، ما یک مرور کلی از بازاریابی درونگرا و برونگرا میکنیم، نمونههایی از نحوه استفاده از هر استراتژی را ارائه میدهیم و مزایا و معایب هر روش را بررسی میکنیم.
Table of Contents
بازاریابی درونگرا در مقابل برونگرا
چندین تفاوت عمده بین بازاریابی درونگرا و برونگرا وجود دارد. بازاریابی برونگرا شامل دستیابی فعالانه به مشتریان برای جلب علاقه آنها به محصول است. در مقابل، بازاریابی درونگرا بر تولید و توزیع محتوایی که افراد را به وبسایت شما می کشاند متمرکز است.
بازاریابی برونگرا به طور معمول دارای رویکرد تهاجمیتر و گستردهتریست، با این انتظار که حداقل برخی از مردم به تغییر روی آورند. بازاریابی درونگرا معمولاً ظریفتر است و بر متقاعد کردن گروه خاصی از افراد برای خرید در طول زمان متمرکز است.
بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا بر جذب مشتری به محصولات و خدمات شما متمرکز است. بهترین چشمانداز شما جستجوی محصولات به صورت آنلاین است – تا 63 درصد از مصرفکنندگان سفر خرید خود را به صورت آنلاین آغاز میکنند. آنها با جستجوی محصولات، خدمات یا محتوا برای رفع نیاز یا حل مشکل خود شروع میکنند. به این ترتیب، محتوای شما باید توضیح دهد که چگونه محصولات یا خدمات شما مشکلات آنها را حل میکند، به سوالات کلیدی در صنعت تخصصی آنها پاسخ میدهد یا نیازهای آنها را برآورده میکند.
روشهای زیادی برای انجام این کار وجود دارد، از جمله وبلاگ، محتوای ویدیویی، کتابهای راهنما و موارد دیگر. هریک از این قطعات محتوا همچنین میتواند راهی برای تمایز محصول شما از رقبا باشد. مقایسه محصولات، توصیفات شگفتانگیز، قیمت رقابتی و نظرات برجسته را در پادکست، پستهای رسانههای اجتماعی یا گزارشاتتان قرار دهید. به خاطر داشته باشید که مشتریان احتمالی باید در طول سفر خرید خود محتوای متفکرانهای دریافت کنند که از نظر محتوایی متفاوت است اما از نظر پیام رسانی سازگار است.
مزایای بازاریابی درونگرا
مزایای متعددی برای بازاریابی درونگرا وجود دارد که میتواند به شما در تعیین اینکه آیا این استراتژی مناسب شرکت شماست یا خیر، کمک کند:
بازاریابی درونگرا غیرتهاجمیست، مشتریان بالقوه میتوانند پستهای وبلاگ شما را بخوانند یا در زمان خود در وبینار شرکت کنند.
محتوای بازاریابی درونگرا آموزشیست، به طور خاص برای هر مرحله در قیف فروش طراحی شده است.
بازاریابی درونگرا قابل اندازه گیریست، شما میتوانید هر بخش از استراتژی خود را به یک معیار متصل کنید که به مرور کنترل میشود.
وب سایت و محتوای شما به طور مداوم در حال به روز رسانیست، بنابراین بازاریابی درونگرا با گذشت زمان به دنبال کسب امتیازات است.
چالشهای بازاریابی درونگرا
البته بازاریابی درونگرا برای هر شرکتی مناسب نیست. تمرکز بر محتوای دیجیتال اشکالاتی دارد:
بازاریابی درونگرا نیاز به نگهداری مداوم دارد تا اطمینان حاصل شود که محتوا همیشه با خواستهها و نیازهای درحال توسعه مصرفکنندگان ارتباط برقرار میکند.
بازاریابان درونگرا زمان و تلاش زیادی را صرف توسعه و آزمایش محتوای مختلف میکنند که مشتریان را به تغییر وادار میکند.
بازاریابی درونگرا نیاز به یک استراتژی جامع دارد، به این معنا که باید ابزارهایی را خریداری کنید که به شما در اجرای کمپینهای یکپارچه و چند کاناله کمک کند.
بازاریابی برونگرا
بازاریابی برونگرا به تعداد زیادی از مردم به امید فروش پیام میدهد. این استراتژی ریشه در این اندیشه دارد که هرچه گروهی که به آن پیام میدهید بزرگتر باشد، بازده نیز بیشتر است. بازاریابی برونگرا اغلب با بازاریابی سنتی همراه است، مانند پست مستقیم، بیلبوردها، تماسهای سرد، روزنامهها و رادیو. با این حال، بازاریابی برونگرا نیز میتواند برای فناوریهای مدرنتر مانند تبلیغات با کلیک بر کلیک و ایمیلهای اسپم استفاده شود.
اغلب، مصرفکنندگان حتی از محصولی که تبلیغ میشود آگاهی ندارند یا به دنبال آن نیستند. مشتریان بالقوه میتوانند درحال تماشای تلویزیون یا مرور یک وب سایت باشند و با آگهیای که نشان میدهد چرا باید محصول خاصی را خریداری کنند، قطع شوند.
به عنوان مثال، فرض کنید یک مشتری در بزرگراه رانندگی میکند و یک تابلو تبلیغاتی برای فروشگاه مبلمان در آن منطقه میبیند. آنها ممکن است به طور خلاصه فکر کنند که واقعاً باید روی یک کاناپه جدید سرمایه گذاری کنند، اما این را در ذهن خود نگه میدارند. چند هفته بعد، وقتی اخبار محلی را تماشا میکنند، تبلیغاتی برای همان فروشگاه مبلمان میبینند. باز هم، آنها به خرید مبل فکر میکنند، اما بعد از اینکه خبر دوباره به گوش میرسد، فراموش میکنند.
سه ماه بعد، آنها صندوق پستی خود را بررسی میکنند و برای فروشگاه مبلمان کوپن تخفیف پیدا میکنند. سرانجام، آنها تصمیم میگیرند که جلو بروند و آن مبل جدید را بخرند. در هیچ یک از تبلیغات به خرید مبل اشاره نشده است و لزوماً به دنبال خرید مبل نبودهاند. با این وجود، تبلیغات در زندگی روزمره ظاهر میشوند، بنابراین در نهایت توجه خود را به نیازهایی که در ذهنشان نیست، سوق میدهند.
مزایای بازاریابی برونگرا
بازاریابی برونگرا چند مزیت دارد که نباید از آنها غافل شد:
بازاریابی برونگرا باعث افزایش آگاهی از نام تجاری میشود و به شما کمک میکند تا به افرادی برسید که قبلاً در مورد محصولات یا خدمات شما چیزی نشنیدهاند.
بازاریابی برونگرا میتواند نتایج فوری به همراه داشته باشد: افرادی که به محصولات و خدمات شما علاقهمند هستند احتمالاً پس از تبلیغات شما اقدامی انجام داده و خرید خواهند کرد.
مصرفکنندگان عادت به بازاریابی برونگرا دارند، آنها میدانند که روزنامههای مخصوص یا تلویزیون تبلیغاتی وجود دارد و ممکن است به تبلیغات در آن رسانهها بیشتر از تبلیغاتی که در فناوریهای جدیدتر به آنها ارائه میشود، اعتماد کنند.
چالشهای بازاریابی برونگرا
درست کردن بازاریابی برونگرا ممکن است دشوار باشد. در اینجا برخی از معایب استفاده از مسیر بازاریابی برونگرا ذکر شده است:
دشوار است که بازاریابی برونگرا برای همه جذاب و مرتبط باشد، بنابراین بازاریابی برونگرا عمومیت کمتری دارد.
برای مصرفکنندگان آسان است که بازاریابی برونگرا را رد کنند، بسیاری از مردم تلویزیون را در طول تبلیغات بیصدا میکنند یا بلافاصله نامههای ناخواسته خود را بیرون میریزند یا بازیافت میکنند.
اندازهگیری اثربخشی برخی از استراتژیهای بازاریابی برونگرا مانند بیلبوردها چالش برانگیز است.
بازاریابی برونگرا پرهزینه است، سفر به نمایشگاههای تجاری، پرداخت هزینه تبلیغات بنری و خرید فضاهای تبلیغاتی همگی هزینههای بسیاری را میطلبند.
بهطورکلی، بازاریابی برونگرا شامل ارسال یک پیام در مقیاس بزرگ است، در حالی که بازاریابی درونگرا یک رویکرد بسیار هدفمند دارد. به جای اینکه نام محصول خود را از پشت بام فریاد بزنید و امیدوار باشید که چند نفر به سمت شما بیایند، محتوای بازاریابی درونگرا را میتوان به طور دقیق تنظیم کرد تا بهترین چشم انداز برای شما را تنظیم کند.