راهاندازی یک کسبوکار میتواند چالشبرانگیز باشد. مشکلات و موانعی که در این مسیر بر سر راهمان قرار میگیرد ممکن است ما را از ادامهدادن منصرف و یا دلسرد کند. کسبوکارهای کوچک دارای پتانسیل باید نسبت به چالشها و همچنین ریسکهای مربوط به آن آگاهی داشته باشند. همانطور که یک کسبوکار رشد میکند، مشکلات و فرصتهای مختلف راهحلهای متفاوتی را میطلبد – آنچه یک سال پیش کار میکرد ممکن است اکنون بهترین رویکرد نباشد.
اغلب اوقات، اشتباهات قابلاجتناب، یک کسبوکار عالی را به کسبوکاری ورشکسته تبدیل میکند. با شناخت این مشکلات به امکان برنامهریزی برای کاهش هر چه بیشتر آنها دست پیدا میکنیم. برای ادامه رشد و شکوفایی کسبوکار شما، شناخت و غلبه بر مشکلات رایج مرتبط با رشد ضروری است. مهمتر از همه، باید اطمینان حاصل کنید که گامهایی که امروز برمیدارید، مشکلات اضافی برای آینده ایجاد نکنند. رهبری مؤثر به شما کمک میکند از فرصتها حداکثر استفاده را ببرید و رشدی پایدار برای آینده شرکتتان ایجاد کنید.
این راهنما خطرات و اشتباهات خاصی را که معمولاً بر کسبوکارهای درحالرشد تأثیر میگذارند، نشان میدهد و به تشریح اقداماتی میپردازد که میتوانید برای برطرفکردنشان انجام دهید.
- همگام با بازار
- برنامهریزی قبلی
- جریان نقدی و مدیریت مالی
- حل مسئله
- سیستمهای مناسب
- مهارتها و نگرشها
- استقبال از تغییر
- سازماندهی و ماندن در مسیر
- حفظ تعادل کار و زندگی
Table of Contents
۱. همگام با بازار
تحقیقات بازار کاری نیست که هنگام راهاندازی کسبوکار خود به یکباره انجام دهید. شرایط کسبوکار به طور مداوم تغییر میکند، بنابراین تحقیقات بازار شما نیز باید مستمر باشد. در غیر این صورت با خطر تصمیمگیری تجاری بر اساس اطلاعات قدیمی مواجه میشوید که میتواند منجر به شکست کسبوکار شود.
با موفقیت هرچه بیشتر، رقبا بیشتر متوجه کاری میشوند – و نسبت به آن واکنش نشان میدهند – که شما انجام میدهید. مشتریان ظاهراً وفادار میتوانند سریعاً تأمینکنندگان جایگزینی را پیدا کنند که معامله بهتری ارائه میدهند. با افزایش سن محصولات (و خدمات)، رشد فروش و حاشیه سود کمتر میشود. درک اینکه محصولات کجای چرخه عمرشان هستند، میتواند به شما کمک کند تا سودآوری کلی را به حداکثر برسانید. درعینحال، برای ایجاد جریانی از محصولات جدید و سودآور به بازار، باید روی نوآوری سرمایهگذاری کنید.
منابع اطلاعاتی
اطلاعات منتشر شده میتواند درک مفیدی از شرایط و روند بازار به شما نشان بدهد. بهعنوان یک تجارت درحالرشد، تجربه شخصی شما میتواند حتی ارزشمندتر هم باشد. باید بتوانید تصویری عمیق از خواسته مشتریان، نحوه رفتارشان و بهترین رویکرد عملی بازاریابی را ایجاد کنید.
وقتگذاشتن برای صحبت با مشتریان کلیدی نتیجهبخش است. تأمینکنندگان و سایر شرکای تجاری شما میتوانند منابع مهم اطلاعات بازار باشند. شما باید کارکنان خود را تشویق کنید تا آنچه را که در مورد مشتریان و بازار میدانند به اشتراک بگذارند. سیستمهای فناوری اطلاعات کارآمد همچنین میتوانند اشتراکگذاری و تجزیهوتحلیل اطلاعات کلیدی مانند رفتار خرید و ترجیحات مشتریان را آسانتر کنند. ممکن است بخواهید تحقیقاتتان را گسترش بدهید – بهعنوانمثال، برای آزمایش واکنش مشتری به یک محصول جدید تصمیم بگیرید خودتان دستبهکار شوید یا از یک محقق مستقل یا آژانس تحقیقات بازار استفاده کنید.
۲. برنامهریزی قبلی
طرحی که یک سال پیش برای شما معنا داشته، الان دیگر لزوماً مناسبتان نیست. شرایط بازار به طور مداوم تغییر میکند، بنابراین باید برنامه کسبوکار خود را مرتباً مرور و بهروز کنید. همانطور که تجارت شما رشد میکند، استراتژیتان نیز باید متناسب با شرایط تغییریافته شما تکامل یابد. بهعنوانمثال، تمرکز شما احتمالاً از جذب مشتریان جدید به ایجاد روابط سودآور و به حداکثر رساندن رشد با مشتریان فعلی تغییر میکند. روابط تجاری موجود اغلب پتانسیل سودآوری بیشتری دارند و همچنین میتوانند جریان نقدی قابلاعتمادی را فراهم کنند. روابط جدیدتر اما گردش مالی را افزایش میدهند، البته که حاشیه سود ممکن است کمتر باشد، و همینطور پایدار نباشد.
درعینحال، هر کسبوکاری باید نسبت به فرصتهای جدید هوشیار باشد. اتکای صرف به مشتریان فعلی خطرات آشکاری دارد. تنوع بخشیدن به پایگاه مشتریان این خطرات را کاهش میدهد. بزرگ کردن همان مدل کسبوکار تنها مسیر رشد نیست. گزینههای استراتژیک دیگری مانند برونسپاری یا حق رأی دادن وجود دارد که ممکن است فرصتهای رشد بهتری را فراهم کند.
مهم این است که فرض نکنید با موفقیت فعلیتان میتوانید به طور خودکار از این فرصتها استفاده کنید. هر حرکت مهمی مانند راهاندازی کسبوکار جدید نیاز به برنامهریزی دارد. مراقب باشید که بیش از حد فرصتطلب باشید – از خودتان بپرسید که آیا ایدههای جدید با نقاط قوت و دیدگاه کلی شما در بازاری که کسبوکار در حال پیشرفت است مطابقت دارد یا خیر. بهخاطر داشته باشید که هر توسعه جدیدی خطرات متغیری را با خود به همراه دارد. مرور خطراتی که به طور مرتب با آن مواجه هستید ارزشمند است و کمکی طرح برنامههای اضطراری ایجاد میکند.
۳. جریان پولی و مدیریت مالی
کنترل خوب جریان پولی برای هر کسبوکاری مهم است. محدودیتهای نقدی برای یک کسبوکار درحالرشد، میتواند بزرگترین عامل محدودکننده باشد و معامله بیش از حد میتواند کشنده باشد. افزایش سرمایه راهاندازی – کسبوکارهای کوچک مستعد باید بتوانند سرمایه گذار(های) بالقوه را در مورد ایده کسبوکار خود متقاعد کنند. این موضوع چالش مهمی است چرا که شما در تلاشید چیزی را به سرمایه گذار(های) بالقوه خود بفروشید که هنوز وجود ندارد.
استفاده بهینه از منابع مالی باید عنصری کلیدی در برنامهریزی کسبوکار و ارزیابی فرصتهای جدید باشد. دسترسی به منابع محدود، ممکن است به معنی از دستدادن فرصتهای امیدوارکننده باشد، اگر دنبالکردن آنها به معنای گرسنگی دادن به کسبوکار اصلی شما از بودجه ضروری است. هر عنصر سرمایه در گردش باید بهدقت کنترل شود تا جریان نقدی آزاد شما به حداکثر برسد. مدیریت مؤثر اعتبار و کنترل دقیق بدهیهای معوق ضروری است. حتی ممکن است بخواهید برای تأمین مالیتان در مقابل بدهیهای تجاری به وجود آمده برنامهریزی دقیقی داشته باشید.
کنترل خوب سهام و مدیریت مؤثر تأمینکنندگان ارتباط فزایندهای با رشد کسبوکارها پیدا میکند. نگهداری از سهامهای از رده خارجشده ممکن است به مشکلی تبدیل شود که نیاز به پاکسازی دورهای دارد. ممکن است بخواهید برای کاهش چرخههای تحویل خدمات یا محصولات، با تأمینکنندگانی یا سیستمهایی کار کنید که میتوانند خدمات تحویل را بهموقع انجام دهند.
برنامهریزی قبلی به شما کمک میکند تا نیازهای مالی خود را پیشبینی کنید و بودجه مناسب را ترتیب دهید. برای بسیاری از کسبوکارهای درحالرشد، این پرسشی کلیدی است که آیا سرمایهگذاران خارجی را برای تأمین سهام موردنیاز برای توسعه بیشتر وارد کنند یا خیر. احتمالاً بسیاری از مؤسسات و نهادهای مالی تمایلی به وام دادن به کسبوکارهای بدون سابقه کاری اثبات شده نداشته باشند. بعضی از کارآفرینان از امتیاز لازم برای دریافت بودجه راهاندازی برخوردار نیستند و بنابراین مجبور به تأمین مالی شخصی میشوند که در صورت شکست کسبوکار ریسک بزرگی است.
۴. حل مسئله
کسبوکارهای جدید اغلب با بحرانهای دائمی دستوپا میزنند. اداره کسبوکار چالشهای جدید هر روزهای را به همراه دارد که نیاز فوری به حل آنها دارند و مدیریت بیشتر وقت خود را صرف عیبیابی میکند. همینطور که تجارتتان رشد میکند، رویکردهای گذشته بهآسانی جواب نمیدهند. صرف وقتتان برای آرامکردن مشتری عصبانی ممکن است به محافظت از آن رابطه کمک کند – اما تمرکز بر استخدام فروشنده مناسب میتواند پایههای فروش جدید قابلتوجهی را برای سالهای آینده ایجاد کند.
بهعنوانمثال، کسبوکار شما ممکن است به طور روزافزون در معرض خطر باشد، مگر اینکه اقدامات لازم را برای اطمینان از حفاظت از مالکیت معنوی خود انجام دهید. اگر روی کمپینهای بازاریابی فردی تمرکز میکنید، ممکن است نیاز باشد منابع بیشتری را برای توسعه برند خود اختصاص دهید.
شناسایی محرکهای کلیدی رشد، راه خوبی برای درک اولویتبندی امور است. یک رویکرد منضبط مدیریتی بر کارکنان پیشرو، توسعه تیم مدیریت و ایجاد استراتژی مناسب کسبوکار متمرکز است. بهجای اینکه هر حل مشکلات را بهصورت یکباره و موقتی در نظر بگیرید، سیستمها و ساختارهایی را توسعه دهید که رسیدگی به موانع را در آینده آسانتر میکند.
وظایف/Tasks
با نوشتن و تعریف وظایف و اهداف روزانهتان شروع کنید. کارهایی مثل، ارسال و خواندن ایمیل، صورتحساب، و برگزاری جلسات که برای ادامه کار روزانه خود انجام میدهید. اهداف، دستاوردهای بلندمدتی هستند که برای رشد و موفقیت کسبوکار خود به آنها نیاز دارید، مانند برنامههای فروش، بازاریابی و توسعه.
هروقت وظایف خود را شناسایی کردید، آنها را به ترتیب اولویت فهرست کنید و وظایف مرتبط با آنها را هم دستهبندی کنید. اولویتبندی به شما کمک میکند تا تعیین کنید که کدام کارها و اهداف را در پربازدهترین زمان روزتان باید انجام دهید. سازماندهی و خوشهبندی امکان میدهد تا کارهای مشابه را بهصورت یکجا انجام دهید (که باعث میشود بهمراتب بیشتر از آنچه ممکن است بهرهوری داشته باشید).
۵. سیستمهای مناسب
همه کسبوکارها حجم زیادی از اطلاعات را تولید میکنند و به آنها متکی هستند – سوابق مالی، تعامل با مشتریان و سایر مخاطبین تجاری، جزئیات کارمندان، الزامات نظارتی و غیره. پیگیری آن بسیار زیاد است – چه رسد به استفاده مؤثر – بدون سیستمهای مناسب.
مسئولیتها و وظایف را میتوان با رشد کسبوکارتان محول کرد، اما بدون سیستمهای اطلاعاتی مدیریتی درستوحسابی نمیتوانید بهخوبی از پس مدیریت برآیید. هرچه کسبوکار شما بزرگتر شود، اطمینان تعامل درست اطلاعات به اشتراک گذاشته شده و عملکردهای دشوارتر است. قراردادن زیرساختهای مناسب بخش مهمی از کمک به رشد کسبوکار شما است.
در این میان اسناد، رویکردها و رویهها نیز اهمیت فزایندهای پیدا میکنند. سازمانی غیررسمی که ممکن است با یک یا دو کارمند و تعداد انگشت شماری از مشتریان راه بیفتد، در یک تجارت روبهرشد عملی نیست. شما به قراردادهای مناسب، شرایط و ضوابط روشن، روشهای کار مؤثر و غیره نیاز دارید.
بسیاری از کسبوکارهای درحالرشد، استفاده از استانداردهای مدیریتی تثبیت شده را یکی از مؤثرترین راهها برای معرفی بهترین شیوه میدانند. سیستمهای کنترل کیفیت میتوانند بخش مهم و مورد اعتمادی از پیشرفتها و متقاعدکردن مشتریان بزرگتر باشند.
سرمایهگذاری در سیستمهای مناسب سرمایهگذاری است که هم کوتاهمدت و هم بلندمدت نتیجه خواهد داد. شما هر روز از عملیات مؤثرتر سود میبرید. اگر تصمیم به فروش کسبوکار دارید، نشاندادن اینکه سیستمهای خوب و کارآمدی دارید بخش مهمی برای اثبات ارزش آن خواهد بود. پیدا کردن محل کسب و کار مناسب نیز باید در دستور کارتان باشد. باید مکانی را پیدا کنید که نیازهای پروژه تجاریتان را برآورده کند. مکانی که در نزدیکی بازار و تامین کنندگان قرار دارد.
۶. مهارتها و نگرشها
توسعه ایده و چشمانداز کسبوکار معمولاً اولین چالشی است که یک کارآفرین با آن مواجه میشود. نیاز به خلاقیت و توانایی شناسایی چالشهای نیازمند راهحلهای نوآورانهای که کسبوکار شما میتواند ارائه دهد، بخشی از این توسعه بهحساب میآید. کارآفرینان نیروی محرکه ایجاد و رشد کسبوکارهای جدید هستند. اغلب اوقات، آنها افرادی هستند که از چشم پنهان میمانند.
تواناییهایی که میتوانند به شما در راهاندازی یک کسبوکار کمک کنند با تواناییهایی که برای کمک به رشد آن نیاز دارید یکسان نیستند. بسیار مهم است که خودتان را فریب ندهید و برای تواناییهایتان ارزش زیادی قائل شوید. این احتمال وجود دارد که برای یادگیری مهارتها و چشماندازهای موردنیاز شخصی پیشبرنده، به آموزش نیاز داشته باشید.
برای رشد کسبوکار خود، باید یاد بگیرید که بهدرستی واگذاری امور را انتخاب کنید، به تیم مدیریتتان اعتماد کنید و از کنترل روزانه همه جزئیات صرفنظر کنید. خفه کردن خلاقیت و انگیزه با دخالت بیش از حد بسیار آسان است. همانطور که کسبوکار پیچیدهتر میشود، شما نیز باید مهارتهای مدیریت زمان خود را توسعه دهید و یاد بگیرید که روی آنچه واقعاً مهم است تمرکز کنید.
همانطور که تجارت شما رشد میکند، ممکن است لازم باشد افراد خارجی را برای کمک بیاورید. شما میخواهید مسئولیت حوزههای خاصی را به متخصصان مختلف محول کنید یا یک یا دو مدیر غیراجرایی را برای تقویت هیئتمدیره خود منصوب کنید. همانطور که سروکله زدن با یک فرصت جدید را شروع کردهاید، وجود کسی که تجربه فعالیتهای اجرایی دارد میتواند حیاتی باشد.
برای بسیاری از کارآفرینان موفق، یادگیری، گوشدادن – و دریافت – توصیهها یکی از سختترین چالشهایی است که با آن روبرو هستند. اما اگر میخواهید از فرصتهایتان نهایت استفاده را ببرید، مواردی که گفتهشده ضروری هستند. برخی از کارآفرینان با شناخت محدودیتهای خود، حتی شخص دیگری را بهعنوان مدیرعامل یا رئیس هیئتمدیره منصوب میکنند.
اتکا به منابع انسانی – هنگام راهاندازی یک کسبوکار، باید به عملکرد و تواناییهای کارکنان تکیه کنید، مخصوصاً وقتی که در غیابتان کارکنانتان کسبوکار را مدیریت میکنند.
۷. استقبال از تغییر
ازخودراضی بودن میتواند یک تهدید بزرگ برای تجارتی درحالرشد باشد. ادامهدادن با رویههای سابق تجارتی و مدیریتی، صرفاً به این دلیل که درگذشته موفق عمل کردهاند، بسیار غیرعاقلانه است.
بازبینی و بهروزرسانی منظم طرح کسبوکارتان میتواند به شما در یادآوری شرایط در حال تغییر بازار و نیاز به پاسخگوییشان کمک کند. یک برنامه بهروز در انجام اقداماتی که باید برای تغییر کسبوکارتان و نحوه عملکرد آن انجام دهید کمک میکند، بهعنوانمثال:
- تغییر بهسوی همکاری با تأمینکنندگانی که میتوانند همگام با یکدیگر رشد کنید و اولویتهای جدیدتان را برآورده کنند. همانطور که کسبوکار شما رشد میکند، کیفیت و قابلیت اطمینان دائمی احتمالاً مهمتر از دریافت ارزانترین پیشنهادها باشد.
- مذاکره مجدد بر سر قراردادها برای درنظرگرفتن افزایش حجم مثلاً مسئولیتها.
- آموزش و توسعه کارکنان. نقش خودتان نیز با رشد کسبوکار تکامل خواهد یافت.
- اطمینان حاصل کنید که با فناوریهای جدید بهروز شدهاید.
شما باید کاملاً به استراتژی خود متعهد باشید، حتی اگر شما را از منطقه امن خود خارج کند. این امر به طور حتم مستلزم تصمیمگیریهای سخت باشد – بهعنوانمثال کارمندان را بیکار کنید یا تجارت با تأمینکنندگانی که با آنها همکاری داشتهاید را تغییر دهید. اما اگر برای انجام این کار آماده نباشید، در معرض خطر قراردادن کسبوکار خود در یک نقطهضعف رقابتی خطرناک هستید.
۸. حفظ تعادل کار و زندگی
هر کارآفرین باتجربه میتواند در مورد مشکلات حفظ تعادل بین کار و زندگی به شما بگوید. اگر تازه شروع کردهاید و خارج از خانه کار میکنید، بهراحتی میتوانید از ساعت 7 صبح تا شب خود را پشت رایانه بیابید. علاوه بر این، ممکن است ناگهان در مورد کار و کارهای مربوط به تجارت دچار جنون شوید و از مسئولیتهای خود در سایر زمینههای زندگی خود غافل شوید. ورزش، گذراندن وقت با دوستان و خانواده و خواب اغلب بدیهی تلقی میشوند. هرچقدر هم دشوار، ایجاد یک روال تزلزلناپذیر که مرزهای روشنی را بین کار و اوقات فراغت یا خانواده تعیین میکند، بسیار مهم است. هرکسی روزهای خود را به طور متفاوتی مدیریت میکند، اما اگر قرار «2 کیلومتر دویدن در وقت ناهار» در تقویمتان اجراییتان باعث میشود به تعهد خود پایبند باشید، این کار را انجام دهید.
اگر تا ساعت 8 بعدازظهر همه برنامههایی که باید انجام میدادید را از لیست کارهایتان حذف کردید، شروع به غوطهور شدن در کارهای فردا نکنید. این زمان اضافی را با خانواده بگذرانید یا زود به رختخواب بروید. فردا بدن و ذهنتان از شما تشکر خواهند کرد.
۹. سازماندهی و ماندن در مسیر
بسیاری از افرادی که بهتازگی یک کسبوکار را راهاندازی کردهاند یا در حال راهاندازی آن هستند، متوجه میشوند که مدام از سرکاری به کار دیگر میروند و سعی میکنند با یکدست آتش را خاموش کنند و با دست دیگر کارهای روزمره را انجام دهند. همانطور که صاحبان مشاغل باتجربه اغلب مشاهده میکنند، دور بودن از مسیر و بینظمی نهتنها برای سلامت روحی و جسمی شما مضر است، بلکه بر بهرهوری شما تأثیر میگذارد.
اگر شما نیز مثل بسیاری از کارآفرینان جدید هستید – بهویژه آنهایی که کسبوکار جدید خود را از خانه اداره میکنند – ممکن است یک دفتر بینظم و بههمریخته با یک سیستم پروندهسازی موقت یا غیرقابلاستفاده در بهرهوری شما اختلال ایجاد کند. استخدام یک سازماندهنده و برنامهریز حرفهای خبره میتواند یک راه حل درست باشد. سازماندهندگان حرفهای، که بسیاری از آنها در نحوه تعامل با مشتریان تجاری تخصص دارند، طیف گستردهای از خدمات مانند ایجاد سیستمهای بایگانی و ذخیرهسازی فیزیکی یا الکترونیکی، مربیگری مشتریان در مدیریت زمان، و نصب ابزارهای سازماندهی گردش کار را ارائه میدهند.