Table of Contents
مقدمات راهاندازی کسبوکار
آماده راهاندازی کسبوکار هستید؟ ابتداییترین نیاز هر کسبوکار که قبل از شروع باید محاسبه شود تعیین هزینهها و تأمین آنها میباشد. آیا منبع مالی ویژهای برای تأمین مالی هزینههای استارتاپ یا کسبوکار کوچک خود دارید یا اینکه باید این پول را از بانک یا دوستی قرض کنید؟ اگر قصد ترک شغل فعلیتان برای تمرکز بهتر روی کسبوکار خود را دارید، آیا فکری برای سرمایه حمایتی تا زمان سوددهی کردهاید؟ بهتر است تمامی هزینهها و در کل قیمت کسبوکارتان را ارزیابی کنید و بعد وارد کار جدید را شروع کنید.
تمام شدن سرمایه پیش از کسب سود علت شکست بسیاری از استارتآپهاست. این کسبوکارهای نوپا قبل از شروع سوددهی تمامی پولشان را ازدستدادهاند. برآورد بالاتر از حد نیاز سرمایه اولیه، أصلا و ابداً ایده بدی نیست، چرا که ممکناست کسب درآمد پایدار کسبوکار مدتی بیش از محاسبات ما به طول بیانجامد. در اینجا ۹ ایده برای راهاندازی کسبوکار را با شما به اشتراک میگذاریم تا مسیر را برایتان هموارتر کرده باشیم.
۱. اصلاح ایده
زمانی که در فکر راهاندازی یک تجارت هستید، احتمالاً از قبل ایدههایی درباره چیزی که میخواهید بفروشید، یا بازاری که میخواهید واردش شوید، دارید. در ابتدا تحقیقی در مورد شرکتهای موجود در صنعت انتخابی خود انجام دهید. از نحوه مدیریت رهبران بِرند فعلیتان اطلاعات کسب کنید و بفهمید که شما چگونه از پس انجام بهتر این مسئولیت برمیآیید. اگر فکر میکنید کسبوکارتان قدرت ارائه چیزی را دارد که در توان شرکتهای دیگر نیست (همان محصول یا خدمات را سریعتر و ارزانتر ارائه میدهید)، ایده محکمی دارید و آماده ایجاد یک طرح تجاری هستید.
تسلط به کسبوکار
نباید حتماً هر نانوای ماهری یک نانوایی باز کند. مسئولیتهای اضافی صاحبان کسبوکار ورای کار اصلی دستوپای آنها را میبندد. اگر از قبل دانش زیادی در مورد تجارت دارید – مثلا مهارت استخدام، اجاره و بازاریابی – در موقعیت بسیار قویتری برای شروع سرمایهگذاری نسبت به رقبایتان هستید.
شناسایی مشتریان هدف
Desaulniers میگوید که اغلب مردم بدون صرف زمان برای فکرکردن به مشتریان احتمالی، علت خریدشان یا دلیلی که ممکن به خدمات آنها نیاز پیداکنند، به راهاندازی کسبوکار خود میپردازند.
” باید روشن شود که چرا میخواهید با این مشتریان کار کنید – دلتان میخواهد زندگی مردم را سادهتر کنید؟ Desaulniers میگوید. “یا از خلق هنر و هدیه رنگ به دنیای آنها لذت میبرید؟ پاسخ به این سؤالها به روشنشدن مأموریت شما کمک میکند. سوال سوم هم اینکه، آیا بهدنبال تعریف نحوه ارائه این ارزش به مشتریانتان هستید؟ مشتریان چگونه متوجه این ارزش متفاوت میشوند؟
نوشتن طرح تجاری
بعد از بهکارگرفتن ایدهتان چند سؤال مهم از خودتان بپرسید: هدف کسبوکار شما چیست؟ محصولاتتان را به چه کسی میفروشید؟ اهداف نهاییتان چیست؟ هزینههای راهاندازی را چگونه تأمین میکنید؟ این سؤالات را میتوان در قالب یک طرح مدون پاسخ داد.
اشتباه بزرگی که توسط کسبوکارهای جدید صورت میگیرد این است که بدون تفکر در این جنبههای کسبوکار عجله میکنند. شما باید پایگاه مشتری هدفتان را پیدا کنید. چه کسی قرار است محصول یا خدمات شما را بخرد؟ اگر نمیتوانید شواهدی دال بر تقاضا برای ایدهتان پیدا کنید پس هدفتان چیست؟
به میدان آوردن مبلغ هنگفتی پول در انتظار ظهور ناگهانی یک سرمایه جدید اصلاً ایده خوبی نیست. قبل از ترک کار فعلیتان، مطمئن شوید که برنامهریزیهای لازم برای شروع کسبوکار جدیدتان را انجام دادهاید چه طرح کاملی از کسبوکارتان یا طرحی از دستمال کاغذی که قرار است تولید کنید.
بازاریابی
انجام تحقیقات کامل بازار در زمینه کاری و جمعیتشناسی مشتریان بالقوه بخش مهمی از ایجاد یک طرح تجاری است. این تحقیق شامل نظرسنجیها، تشکیل گروههای متمرکز و تحقیق در مورد سئو و دادههای عمومی است.
تحقیقات بازار به شما در درک نیازها، ترجیحات و رفتار مشتری هدفتان و همچنین صنعت و رقبایتان کمک میکند. بسیاری از متخصصان مشاغل کوچک جمعآوری اطلاعات آماری و انجام تحلیل رقابتی برای درک بهتر فرصتها و محدودیتهای موجود در بازار توصیه میکنند.
بهترین مشاغل کوچک دارای محصولات یا خدماتی هستند که از رقبا متمایز هستند. این تأثیر قابلتوجهی بر چشمانداز رقابتیتان دارد و به شما امکان ارزشگذاری منحصربهفرد بر مشتریان بالقوه را میدهد. اگر در صنعتی که به آن مشغولید تجربه دارید، آمادگی بیشتری برای جهش به سمت کارآفرینی دارید. اگرنه، قبل از ترک کار فعلی خود، یک حرفه جانبی برای کسب تجربه در نظر بگیرید.
۲. درک خطرات مدیریت یک کسبوکار
صاحبان کسبوکار ریسک کارشان را میدانند. این امکان وجود دارد که هرگز به سود نرسید، و یا ممکن است در رشد بیاندازه و سریعتان غرق شوید. آمادگی برای درک و مدیریت این خطرات نشانه مطمئنی از آمادگی برای راهاندازی کسبوکار است.
مهارت مدیریت زمان
بسیاری از اوقات، مردم به دلیل نارضایتی از رئیس فعلیشان، به دنبال راهاندازی کسبوکار برای خودشان هستند. اما آیا مهارت کافی برای ریاست بر خود را دارید؟ حضور در کسبوکار مستلزم نظم و انضباط شخصی است، و اگر بهتنهایی زمان خود را بهخوبی مدیریت کنید، به آمادگی بسیار نزدیکتر هستید تا اینکه برای گرفتن انگیزه و اراده به دیگران تکیه کنید .
توانایی روبهروشدن با ترس از موفقیت
عجیب به نظر میرسد، اما بسیاری از مردم از موفقیت هم میترسند. دلیل این ترس انتظارات بالاتر، کار بیشتر و دیدهشدن بیشتریست که موفقیت به همراه دارد. اگر برای مقابله با این مسائل آماده نیستید، پس آماده راهاندازی کسبوکار جدید هم نیستید.
داشتن باور حقیقی به ایده خود
هنگام شروع سرمایهگذاری جدیدتان با درهای بسته و “نه” شنیدنهای زیادی روبرو خواهید شد. بهعنوان یک فرد موفق باید به محصول یا خدمات خود اعتقادی سرسختانه داشتهباشید تا توانایی مقابله با طوفان را به شما بدهد.
پیشبینی استراتژی خروج
بهتر است هنگام تدوین طرح کسبوکار خود، یک استراتژی خروج در نظر بگیرید. طرح این ایده که چگونه در نهایت از کسبوکار خارج خواهید شد، شما را مجبور میکند به آینده نگاه کنید.
جاش تولی، مدیرعامل هر دو شرکت Shyft Capital میگوید: «بسیاری از اوقات، کارآفرینان جدید آنقدر در مورد کسبوکار خود هیجانزده میشوند و مطمئن از این که همه افراد در نقطهای مشتریشان خواهند بود که زمان بسیار کمی را به برنامهریزی ترک کسبوکار میدهند» جاش تولی، مدیرعامل شرکت Shyft Capital و Kavana میگوید.
«وقتی سوار هواپیما میشوید، اولین چیزی که به شما نشان میدهند راههای خروجاند. هنگام تماشای فیلم در سینما قبل از شروع پخش ویژگی به محل خروجیها اشاره میکنند. در هفته اول مهدکودک، همه بچهها را به صف میکنند و به آنها تمرین آتشنشانی برای خروج از ساختمان را آموزش میدهند. بارها شاهد رهبران مشاغلی بودهام که سه یا چهار مسیر خروجی ازپیشتعیینشده ندارند. این منجر به کاهش ارزش شرکت و حتی تخریب روابط خانوادگی شدهاست.»
طرح خروج از کسبوکار به شما در ترسیم آینده شرکتتان، چگونگی غلبه بر مشکلات احتمالی و نیازمندیهای لازم برای حفظ آن کمک میکند.
۳. ارزیابی وضعیت مالی
مشاغل زیادی وجود دارند که میتوانید با سرمایه کم راهاندازی کنید، اما واقعیت این است که موفقیت زمان میبرد. اگر مقداری پول نقد پسانداز کردهاید یا راه دیگری برای دسترسی به پول موردنیازتان در حین رشد شرکت دارید، آمادگی بیشتری نسبت به کسی دارید که تا گردن در قرض است.
یکی از راههای تعیین میزان پول موردنیاز برای راهاندازی کسبوکار، انجام تجزیهوتحلیل نقطه سربهسر است. این تحلیل اولیه عنصر یک ضروری در برنامهریزی مالی است که به صاحبان مشاغل کمک میکند تا تعیین کنند شرکت، محصول یا خدمات آنها در چه زمانی به سودآوری خواهد رسید.
این روش فرمول سادهای دارد:
- هزینههای ثابت ÷ (قیمت فروش هر واحد – مجموع هزینههای متغیر) = نقطه سربهسر
هر کارآفرین باید قبل از هر اقدام از این فرمول بهعنوان یک ابزار استفاده کند، این فرمول حداقل عملکرد موردنیاز کسبوکار شما برای جلوگیری از هدررفت پول را به شما اطلاع میدهد. علاوه بر این، کمک میکند تا محل دقیق سودتان را بدانید، در نتیجه اهداف تولید را بر ایناساس تعیین و برای آن برنامهریزی کنید.
در اینجا سه دلیل رایج برای انجام تجزیهوتحلیل نقطه سربهسر آورده شده است:
- تعیین سودآوری بهطورکلی بالاترین منافع هر صاحب کسبوکار است.
از خود بپرسید :چقدر کسب درآمد تا پوشش تمام هزینههایم لازم دارم؟ چه محصولات یا خدماتی سودده هستند و کدام یک با زیان فروخته میشوند؟
- قیمت محصول یا خدمات اکثر مردم هنگام قیمتگذاری به هزینههای تولید محصولشان و نحوه قیمتگذاری رقبا فکر میکنند.
از خود بپرسید: نرخهای ثابت، هزینههای متغیر و هزینه کل چقدر است؟ قیمت هر کالای فیزیکی چقدر است؟ هزینه کار چقدر است؟
- دادهها را تجزیهوتحلیل کنید. چه حجمی از کالاها یا خدمات را باید بفروشید تا سودآور باشید؟
از خود بپرسید: چگونه هزینههای ثابت کلی خود را کاهش دهم؟ چگونه هزینههای متغیر هر واحد را کاهش دهم؟ چگونه فروش را بهبود بخشم؟
مراقبت از هزینهها
هنگام راهاندازی کسبوکار از ریختوپاش بیش از حد خودداری کنید. خریدهای منطقی برای کسبوکارتان را شناسایی و از خرج بیش از اندازه برای تجهیزات جدید و فانتزی که کمکی در رسیدن به اهداف تجاری شما نمیکند، اجتناب کنید. با کنترل هزینهها مطمئن شوید که در مسیر درستی قرار دارید.
جین پالدان، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت Rare Form New Media میگوید: «بسیاری از استارتآپها تمایل دارند برای چیزهای غیرضروری پول خرج کنند. ما با استارتاپی کار کردیم که تنها دو کارمند داشت اما هزینه بالایی برای فضای اداری که گنجایش 20 نفر را داشت، خرج کردیم. آنها یک چاپگر حرفهای ردهبالا را که برای یک تیم 100 نفره مناسب بود، اجاره کردند. زمانی که کسبوکارتان را شروع میکنید تا حد ممکن کمتر هزینه کنید و فقط برای چیزهایی که برای رشد و موفقیت کسبوکار ضروری هستند، خرج کنید. بعد از تثبیت موفقیت، هزینه برای تجملات به وجود میآید.
درنظرگرفتن گزینههای تأمین مالی
سرمایه راهاندازی کسبوکار شما میتواند از راههای مختلفی تأمین شود. بهترین راه برای بهدستآوردن بودجه برای کسبوکار به عوامل مختلفی از جمله اعتبار، میزان موردنیاز و گزینههای موجود بستگی دارد.
- وامهای تجاریاگر به کمک مالی نیاز دارید، وام تجاری از طریق بانک نقطه شروع خوبی است، اگرچه تضمین این وام اغلب دشوار است. وامهای مشاغل کوچک گزینه مناسبی است.
- کمکهای مالی تجاریکمکهای مالی تجاری مشابه وام است. با این تفاوت که نیازی به بازپرداخت ندارند. معمولاً رقابت شدیدی بر سرگرفتن کمکهای مالی تجاری وجود دارد و شرایطی دارد که کسبوکار باید رعایت کند تا در نظر گرفته شود. هنگام تلاش برای تضمین کمکهزینه مشاغل کوچک، به دنبال مواردی باشید که منحصراً مختص موقعیت شما هستند. این گزینهها شامل کمکهای مالی تجاری متعلق به گروههای کمبرخوردار، کمکهای مالی برای مشاغل متعلق به زنان و کمکهای مالی دولتی است.
- سرمایهگذاراناستارتآپهایی که برای شروع به سرمایهگذاری قابلتوجهی نیاز دارند، احتمالاً به دنبال جذب سرمایهگذار هستند. اگر سرمایهگذاران مبلغ قابلتوجهی سرمایه در اختیار یک شرکت نوپا قرار دهند، با انتظار کسب نقش اجرایی در اداره تجارت شما است.
- تأمین مالی جمعیاز طرف دیگر، میتوانید یک کمپین سرمایهگذاری جمعی برای جمعآوری مقادیر کمتری پول از چندین حامی راهاندازی کنید. سرمایهگذاری جمعی در سالهای اخیر به شرکتهای متعددی کمک کرده است، و دهها پلتفرم تأمین مالی قابلاعتماد برای انواع مختلف کسبوکار طراحی شدهاند.
انتخاب بانک تجاری مناسب
موقع انتخاب بانک تجاری به اندازهاش توجه کنید. مارکوس انور، یکی از بنیانگذاران Oh My Canada، بانکهای محلی کوچکتر را توصیه میکند، زیرا آنها با شرایط بازار محلی هماهنگ هستند و بر اساس مشخصات کلی کسبوکار و شخصیتتان با شما همکاری خواهند کرد.
انور میگوید: بانکهای محلی برخلاف بانکهای بزرگی هستند که به امتیاز اعتباری شما نگاه میکنند و برای وام دادن به کسبوکارهای کوچک مورد انتخاب بهتری هستند. نه فقط این مورد، بلکه بانکهای کوچک به دنبال ایجاد رابطه شخصی با کسبوکار شما هستند تا در نهایت اگر با مشکلی مواجه شدید و پرداختی را از دست بدهید، به شما کمک کنند. یکی دیگر از خوبیهای بانکهای کوچکتر این است که تصمیمگیریها در سطح شعبه گرفته میشود که میتواند بسیار سریعتر از بانکهای بزرگ باشد، جایی که تصمیمگیریها در سطح بالاتری اتخاذ میشوند.
انور معتقد است هنگام انتخاب بانک برای تجارتتان باید این سؤالات را از خود بپرسید:
- چه چیزی برایم مهم است؟
- آیا میخواهم با بانکی که تمایل کمک به هر نحو ممکن را دارد، رابطه نزدیک برقرار کنم؟
- آیا میخواهم فقط یک حساب بانکی دیگر باشم، نگاهی که بانکهای بزرگ به شما دارند؟
در نهایت، بانک مناسب برای کسبوکار شما به نیازهایتان بستگی دارد. نوشتن نیازهای بانکیتان به محدودکردن تمرکز شما به کارتان کمک میکند. جلساتی را با بانکهای مختلف برنامهریزی کنید و در مورد نحوه کار آنها با مشاغل کوچک برای یافتن بهترین بانک برای کسبوکار خود سؤال بپرسید.
۴. ساختار قانونی برای کسبوکار
قبل از ثبت شرکت، باید بر سر تعیین شکل نهادیاش تصمیم بگیرید. نوع ساختار قانونی کسبوکار شما بر همه چیز تأثیر میگذارد، از نحوه ثبت مالیات گرفته تا مسئولیت شخصی شما در صورت بروز مشکل.
- مالکیت یگانه. اگر به طور کامل مالک کسبوکار هستید و قصد دارید مسئول تمام بدهیها و تعهدات باشید، میتوانید برای مالکیت شخصی اقدام کنید. این مسیر میتواند مستقیماً بر اعتبار شخصی شما تأثیر بگذارد.
- شراکت. مشارکت تجاری، همانطور که از نام آن پیداست، به این معنی است که دو یا چند نفر شخصاً بهعنوان صاحبان مشاغل مسئول هستند. اگر بتوانید شریکی تجاری با مهارتهای مکمل خود پیدا کنید، لازم نیست بهتنهایی این کار را انجام دهید. ایده خوبی است که فردی را به ترکیب اضافه کنید تا به رونق کسبوکار شما کمک کند.
- شرکت. اگر میخواهید مسئولیت شخصی خود را از مسئولیت شرکت خود جدا کنید، ممکن است بخواهید یکی از چندین نوع شرکت را تشکیل دهید (بهعنوانمثال، شرکت الف، شرکت بیا شرکت ج). گرچه هر شرکتی تابع دستورالعملهای متفاوتی است، این ساختار قانونی بهطورکلی یک تجارت را به یک نهاد مجزا از صاحبان آن تبدیل میکند و بنابراین، شرکتها میتوانند دارایی باشند، مسئولیت بپذیرند، مالیات بپردازند، قرارداد ببندند، شکایت کنند و مانند هر فردی مورد شکایت قرار گیرند.
- شرکت با مسئولیت محدود. یکی از رایجترین ساختارها برای کسبوکارهای کوچک، شرکت با مسئولیت محدود (LLC) است. این ساختار ترکیبی از حمایتهای قانونی یک شرکت برخوردار است و درعینحال مزایای مالیاتی یک مشارکت را نیز در نظر میگیرد.
در نهایت، این شما هستید که تعیین کنید بهترین ساختار نهادی برای نیازهای فعلی و اهداف تجاری آینده شما چیست. کسب اطلاعات در مورد ساختارهای مختلف تجاری قانونی موجود مهم است.
۵. ثبتنام در دولت و اداره دارایی و مالیات
قبل از اداره کسبوکار به طور قانونی باید انواع مجوزهای قانونی را دریافت کنید. بهعنوانمثال، باید کسبوکار خود را در سامانهها و مراکز دولتی به ثبت برسانید. برای این کار مدارک متعددی وجود دارد که باید قبل از ثبتنام تهیه کنید. در نظر داشته باشید که کلافگی و پیچیدگی این کار ممکن است شما را خسته کند.
اساسنامه و قراردادهای عملیاتی
برای تبدیلشدن به یک نهاد تجاری رسمی، باید در سامانهها و مراکز دولتی ثبتنام کنید. شرکتها به یک سند «اساسنامه» شامل نام کسبوکار، هدف تجاری، ساختار شرکت، جزئیات سهام و سایر اطلاعات مربوط به شرکت شما نیاز دارند.
فرمهای مالیاتبردرآمد
همچنین باید فرمهای خاصی را برای انجام مالیاتبردرآمد خود ارسال کنید. فرمهای موردنیاز شما بر اساس ساختار کسبوکار شما تعیین میشود
ناتالی پیر لوئیس، وکیل و مالک NPL Consulting میگوید: “شاید وسوسه شوید که کسبوکارتان را با یک حساب بانکی و پلتفرمی در رسانههای اجتماعی راهاندازی کنید، اما شروع بر پایه و اساس مناسب کسبوکار شما را در درازمدت دچار مشکلات کمتری خواهد کرد.”
۶. تیم خود را بسازید
ممکن است بخواهید تنها کارمند خودتان باشید، ولی در غیر این صورت باید یک تیم عالی استخدام کنید تا شرکت خود را از راه بیندازید. جو زاوادزکی، مدیرعامل و مؤسس MediaMath، میگوید کارآفرینان باید همان توجهی را که به محصولاتشان میکنند، به عنصر «افراد» کسبوکارشان بدهند.
زاوادزکی میگوید: «محصول شما توسط آدمها ساخته شده است«شناسایی شکافهای آسیبزننده، و [تعیین] چگونگی و زمان رسیدگی به آنها باید در اولویت قرار گیرد. درک اینکه اعضای تیم چگونه با همکار خواهند کرد به همان اندازه مهم است. تعریف نقشها و مسئولیتها، تقسیمکار، نحوه ارائه بازخورد، یا نحوه همکاری از راه دور، شما را از سردردهای زیادی نجات میدهد.
۷. انتخاب فروشندگان
اداره یک کسبوکار میتواند طاقتفرسا باشد، و احتمالاً شما و تیمتان نمیتوانید همه آن را بهتنهایی انجام دهید. اینجاست که فروشندگان شخصثالث وارد میشوند. شرکتهای زیادی در صنعتهای مختلف وجود دارند تا با شما شریک شوند و به شما کمک کنند تا تجارت خود را بهتر اداره کنید.
مدیریت امور مالی: بسیاری از صاحبان مشاغل میتوانند هنگام شروع کسبوکار خود، وظایف حسابداری خود را مدیریت کنند، اما با رشد کسبوکار میتوانید با استخدام یک حسابدار در زمان خود صرفهجویی کنید.
۸. تبلیغات
قبل از شروع به فروش محصول یا خدمات خود باید بِرند خود را بسازید و افراد دنبالکننده را برای زمانی که درهای واقعی یا مجازی تجارت خود را باز میکنید، آماده کنید.
- وبسایت شرکت. شهرت خود را بهصورت آنلاین در نظر بگیرید و یک وبسایت شرکتی بسازید. بسیاری از مشتریان برای آشنایی با یک کسبوکار به اینترنت مراجعه میکنند و وبسایت مدرک دیجیتالی است که نشان میدهد کسبوکار کوچک شما وجود دارد. همچنین یک راه عالی برای تعامل با مشتریان فعلی و بالقوه است.
- رسانههای اجتماعی. پس از راهاندازی تجارتتان، بهعنوان یک ابزار تبلیغاتی برای ارائه تخفیف به دنبالکنندگان، از رسانههای اجتماعی برای انتشار اخبار در مورد کسبوکار جدید خود استفاده کنید. انتخاب بهترین رسانههای اجتماعی به مخاطبان هدفتان بستگی دارد.
- CRM. نرمافزارهای سی.آر.ام با بهترین راهحلها به شما امکان ذخیره دادههای مشتریان را میدهد تا نحوه بازاریابی خود را بهبود بخشید. استفاده از کمپین ایمیل بازاریابی تحقیقشده میتواند برای دستیابی به مشتریان و برقراری ارتباط با مخاطبان شما معجزه کند. برای موفقیت، باید بهصورت استراتژیک لیست مخاطبین ایمیل بازاریابی خود را بسازید .
- لوگو. لوگویی طراحی کنید که به افراد کمک کند بهراحتی بِرند شما را شناسایی کنند و در استفاده از آن در تمام پلتفرمهای اجتماعیتان ثابتقدم باشند.
این داراییهای دیجیتال را با محتوای مرتبط و جالب در مورد تجارت و صنعت مربوط بهروز نگه دارید. به گفته روتان بوون، مدیر ارشد بازاریابی EastCamp Creative، بسیاری از استارتآپها طرز فکر اشتباهی در مورد وبسایت خود دارند.
بوون میگوید: “مسئله این است که آنها وبسایت خود را بهعنوان هزینه میبینند، نه سرمایهگذاری.” در عصر دیجیتال امروز، نداشتن وبسایت اشتباه بزرگی است. صاحبان مشاغل کوچک که میدانند حضور آنلاین مؤثر چقدر حیاتی است، میتوانند باقدرت شروع به کار کنند.
ایجاد برنامهریزی بازاریابی که تمام فرایند کاری شما را در برگیرد، برای ایجاد اربابرجوع با اطلاعرسانی مداوم در مورد کسبوکار شما ضروری است. این فرایند، بهویژه در شروع کار، بهاندازه ارائه یک محصول یا خدمات باکیفیت اهمیت دارد.
شرکت مشتریان در ارتباطات بازاریابی
همانطور که بِرند خود را میسازید، از مشتریان و مشتریان بالقوه خود برای برقراری ارتباط با آنها اجازه بخواهید. سادهترین راه استفاده از فرمهای مشارکتی است. به گفته دان ادمونسون، بنیانگذار و مدیرعامل Dronegenuity، اینها “اشکال رضایت” هستند که توسط کاربران وب ارائه میشود و به شما اجازه میدهد برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تجارت خود با آنها تماس بگیرید.
ادمونسون میگوید: این نوع فرمها معمولاً در ارتباطات ایمیلی فرستاده میشوند و اغلب در تجارت الکترونیک برای درخواست مجوز برای ارسال خبرنامه، مواد بازاریابی، فروش محصول و غیره به مشتریان استفاده میشوند. «این روزها مردم آنقدر ایمیلهای دورریختنی و پیامهای دیگر دریافت میکنند که با واداشتن آنها به شرکت در خدماتتان به روشی شفاف، شروع به ایجاد اعتماد در مشتریان خود میکنید.
۹. توسعه کسبوکار
راهاندازی و اولین فروشتان تنها آغاز کار شما بهعنوان یک کارآفرین است. برای کسب سود و سرپاماندن، همیشه باید کسبوکار خود را رشد دهید. این کار مستلزم زمان و تلاش است، اما با آنچه وسط این میدان میگذارید، از کسبوکارتان خارج خواهید شد.
همکاری با برندهای معتبرتر در صنعت شما راهی عالی برای دستیابی به رشد است. با سایر شرکتها تماس بگیرید و در ازای دریافت نمونه محصول یا خدمات رایگان، کمی تبلیغ بخواهید. با یک سازمان خیریه شریک شوید و مقداری از زمان یا محصولات خود را داوطلب کنید تا نامتان را در آنجا معرفی کنید.
درحالیکه این نکات به راهاندازی کسبوکار شما کمک میکند تا رشد کنید، هرگز یک راهکار جامع وجود ندارد. شما میخواهید از آمادگی کامل برای شروع کسبوکارتان مطمئن شوید، اما مطمئناً همه چیز خراب خواهد شد. برای اداره یک کسبوکار موفق، باید خود را با شرایط در حال تغییر وفق دهید.
استفانی موری، بنیانگذار Fiddlestix Party + Supply، میگوید: «برای سازگاری آماده باشید. ضربالمثلی در ارتش وجود دارد که میگوید: «هیچ برنامهای در اولین اجرا برنده نمیشود»، به این معنا که شما میتوانید بهترین برنامه را در جهان داشته باشید، اما بهمحض اینکه این طرح در عمل قرار گرفت، همه چیز تغییر میکند و شما باید آماده و مایل باشید که با آن سازگار شوید و مشکل را سریع حل کنید بهعنوان یک کارآفرین، ارزشتان در حل مشکلات نهفته است، خواه محصول یا خدمات شما مشکلات را برای افراد دیگر حل میکند یا در حل مشکلات درون سازمانتان کمک میکند.